پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریه, ۲۰۰۳
يه جايی که هر چی بخوای همون می شه- کُنْ فَيَکُنْ- ولی نتيجه اش رو هم به همين سرعت ميبينی- همان لحظه که به ذهنت آمد مجسم می شود و نتيجه اش نيز- نظرت چيه؟- فکر می کنی می تونی اونجا باشی؟- انگار يه کم بايد رو افکارت کنترل داشته باشی- و ترسها نيز- تاريکترين زوايا که هميشه پوشيده نگه داشته بودی- نقاط ضعف- کافيه بهشون فکر کنی تا روبرويت بايستند- من اينجام- بديهام عظيم و من حيران- ايستاده و ناظر، خرد و مبهوت- خام و آسيب پذير- اميدی ترحم آميز- شيشه رو پاک می کنی و راهی ميبينی بی پايان- و قدم اول- در اتوبان همه ميرانند- راه باريک می شود و پر خطر- عده ای باز می گردند- عده ای به آهستگی- سقوطی به دره- مردی با ماشين به رودی پر گل سقوط می کند- هرچه داد ميزنم به فکر ماشين است تا خودش- وقتی بيرون ميايد دو کودک در ماشين جا مانده اند- و او بی تفاوت- کودک را بيرون مياورم- عجيب لاغر است- اما زنده- چه حس خوبی- ساعتها آرام بودم و حتی در خواب شکر می گفتم- فال نيکی است- خواهم رفت- و عاشق خواهم ماند،با ترسهايم و خودم وخدا ....- عشق-
چی می تونه ثابت کنه جايی که من نيستم چيزی وجود داره؟- همين-
آن مرد آمد- آن مرد با اسب آمد- دارا انار داشت- سارا صيغه شد- مرد با شمشير آمد- دارا کارگر بود- سارا کلفت شد- مرد حج رفت- سارا جنده شد- دارا با چوبه دار رفت- مرد نا مرد بود- دارا ندار بود- سارا مرد بود- مرد مسلمان بود-
اينجا رو نمی خوام- زن و مشروب و حشيش نمی خوام- موزيک و ماشين و رخوت رو هم- کوکا و کافئين و دود هم- آفتاب می خوام و سکوت- موسيقی قورباغه ها رو و رخوت شستن بدن در سرمای آب- شير و برنج- بوی پشگل و حماقت گوسفندها رو می خوام- داس و تبر و بيل- چوب و چمن و سير- قارچ و زنبيل و الک- سگ و سيب و ارزن- متقال و زغال و عنکبوت- اسب و چرم و مرغ- دوست می خوام- دوستانی خوب و ساده- دوست نادان می خوام- تاول و ستاره و خاک- گليم و نی و چاه- يادم مياد بچه که بوديم وقتی نمی خواستيم بخوابيم پدر بزرگم می گفت: اگه نخوابی يه سر دو گوش مياد ها!- ما هم می ترسيديم و می خوابيديم!!- و کلی خربزه که تو زير زمين بود- حوض و ماهيهاش- کفترها و فضله- راه پله پشت بوم که انگاربه بلنديه کوه- بوم غلطون رو کاهگل- گوله های زغال و کرسی- سينی غذا و سفره بزرگ- بعد از ظهر تمام نشدنی و خواب اجباری- کشمش و آجيل و کتابهای گنده و بوی خاک صندوق خونه- پشتی و قرآن و تسبيح- انگار همه چی آروم و امن بوده- حالا ماشين و روغن و رقابت- مسابقه و استرس و عجله- جزييات له ميشن- گل