يه جايی که هر چی بخوای همون می شه-
کُنْ فَيَکُنْ-
ولی نتيجه اش رو هم به همين سرعت ميبينی-
همان لحظه که به ذهنت آمد مجسم می شود و نتيجه اش نيز-
نظرت چيه؟-
فکر می کنی می تونی اونجا باشی؟-
انگار يه کم بايد رو افکارت کنترل داشته باشی-
و ترسها نيز-
تاريکترين زوايا که هميشه پوشيده نگه داشته بودی-
نقاط ضعف-
کافيه بهشون فکر کنی تا روبرويت بايستند-
من اينجام-
بديهام عظيم و من حيران-
ايستاده و ناظر، خرد و مبهوت-
خام و آسيب پذير-
اميدی ترحم آميز-
شيشه رو پاک می کنی و راهی ميبينی بی پايان-
و قدم اول-
در اتوبان همه ميرانند-
راه باريک می شود و پر خطر-
عده ای باز می گردند-
عده ای به آهستگی-
سقوطی به دره-
مردی با ماشين به رودی پر گل سقوط می کند-
هرچه داد ميزنم به فکر ماشين است تا خودش-
وقتی بيرون ميايد دو کودک در ماشين جا مانده اند-
و او بی تفاوت-
کودک را بيرون مياورم-
عجيب لاغر است-
اما زنده-
چه حس خوبی-
ساعتها آرام بودم و حتی در خواب شکر می گفتم-
فال نيکی است-
خواهم رفت-
و عاشق خواهم ماند،با ترسهايم و خودم وخدا ....-
عشق-

پست‌های معروف از این وبلاگ

کارما