پرگار خورشيد آهسته درختان را پيمود-
گرماي دودكشي سياه منظره ام را رماند-
پرندگان آخرين چرخ را زدند ولي ناخنهايت
مرا نخراشيد-
بدن بي استفاده ام در سرما زرد شد و از شاخه ها
چكيد-
سياهي همه آبيهاي سير سرد شب مرا در رطوبت
باران به سنگهاي كف زمين ترسانيد-
آنقدر كه به صبحي نينديشم-
و نتوانم بنويسم بيش-
گرماي دودكشي سياه منظره ام را رماند-
پرندگان آخرين چرخ را زدند ولي ناخنهايت
مرا نخراشيد-
بدن بي استفاده ام در سرما زرد شد و از شاخه ها
چكيد-
سياهي همه آبيهاي سير سرد شب مرا در رطوبت
باران به سنگهاي كف زمين ترسانيد-
آنقدر كه به صبحي نينديشم-
و نتوانم بنويسم بيش-