تب دارم-
کنتور گاز از سرگيجه ناله می کند- نوازشش می کنم-
وقتی خوابم می برد درجه در دهانم خورد ميشود-
خون مخلوط با فلز چه طعمی دارد-
نيمه های شب است و سرم گيج می رود-
دون کرليونه به همسرش حرفهای عجيب ميزند-
سوراخ توالت زيبا است- سفيد و براق و نرم و گرد-
دلم نميايد آنجا را کثيف کنم- پس به حياط ميروم-
يک زرافه کوچک که شبيه جوليا رابرتز است بالای سرم
پرواز می کند-
بر فراز درختهای اين اطراف چرخی ميزنم-
چه ترسناکم-
از پنجره به داخل آمدم و خوابيدم-

پست‌های معروف از این وبلاگ

کارما