مطمئنم زنی که پشتش به من بود صورت نداشت-
پسری که منو نديده بود دستشو به ديوار می خراشيد-
سرباز دستی رو که نداشت تو جيبش پنهان کرده بود-
پيرمرد محافظ ساختمان تا منو ديد خيلی مصنوعی
دو تا دستهاشو کشيد به صورتش انگار من نميدونم
داره نقش بازی ميکنه-
اون دو تا چقدر سعی می کنند که به نظر بياد دارن با
هم حرف ميزنن اما معلومه دارن لب ميزنن و ميخواهند
منو گول بزنند-
...-
اين سيگار جونمو نجات داد-
اَه اين فلفل از دستم افتاد يکساعت طول کشيد بخوره زمين
تمام وقت امروزم رو گرفت-

پست‌های معروف از این وبلاگ

کارما