بالاخره شناختمش-
مريخی کثيف-
سعی می کرد شبيه ما آدما حرف بزنه-
يه چيزی ساخته بود شکل ماشين-
با اون ترمز مسخره-
فکر کنم ميخواست توهين کنه به تکنولوژی ما-
هر چند قدم که ميرفت می ايستاد، نگاه
عجيبی به خانه ها می کرد و نمک می خورد-
هی می گفت "به به چه نمکی"-
تقليد صداش افتضاح بود-

پست‌های معروف از این وبلاگ

کارما