پليسِ فکر(MP)، منو جريمه کرد-
چون داشتم به يک پيانو صورتی فکر
می کردم که آهنگ ممنوعی پخش می کرد-
يه جای با حال پيدا کردم-
تو يه کوچه بن بست تو محله چينيها-
مثل همه ايستگاههای اکسيژن است با
اين تفاوت که برای بعضی مشتريهای
خاص همراه اکسيژن گاز نشاط آور ((G8
هم مخلوط می کنه-
ديروز يواشکی رفتم سراغ ( VR) پدر-
فکر ميکنين ديروز با چی سرگرم بوده؟!-
اگه مادر بفهمه حتماً اون (DILDO) رو
که تبليغش کلی سروصدا کرده ميخره-
پدر و مادر هنوز سر اينکه چه منظره ای
رو (VIRTUAL LANDSCAPE) پنجره
باشه توافق ندارن-
مادر ميخواد مزرعه جدش باشه و پدر
ترجيح ميده اعماق يه اقيانوس قديمی باشه-
وقتی اونا نيستن من فوری اونو به ساحل
نرماندی در جنگ جهانی کهن تبديل می کنم-

پست‌های معروف از این وبلاگ

کارما