يک درختم-
کهنه و خيس و خسته-
از کينه بادها گذشتم که به درهم شکستنم می وزيد-
از قدرت رعدها که می سوزاند-
و از انسانها که به بريدن می انديشيدند-
و از ديوانگی طغيان رودها و از پس سالها-
اکنون بدن زيبايم، پر سوراخ و صلابتم به اتمام است-
و لبخندم به مزاح آخرين شوخی است که نابودم می کند-
موريانه-

پست‌های معروف از این وبلاگ

کارما